بسم الله-۱۷۱عزیزان اهل سنت همیشه به شیعیان چنین اشکال میگیرند که شما چرا به قسمتی از کتب ما رجوع میکنید و بقیه کتب را قبول نمیکنید و اگر شما متنی را قبول میکنید باید قسمت های دیگر را نیز قبول کنید و اما جواب من به این عزیزان: من سوالی از شما میپرسم آیا قاضی که در مقام قضاوت نشسته و متهمی که در برابر قاضی است به همه حرفهای متهم گوش میکند یا اینکه تناقضات بین کلام متهم را گوش کرده و نظر میدهد؟ اگر قاضی طبق گفته شما تمام حرف های متهم را قبول کند دیگر چگونه حکم کند که معلوم نیست دروغ میگوید یا راست، و بدون شک تناقضات متهم را پیدا میکند و حکم کلی را میدهد و این منطقی است مثلا متهم در توضیحات کار خودش در بین حرفهایش اشاره به این که در محل دزدی حضور داشته ولی منکر این است که دزدی کرده باشد ولی قاضی مدارکی دارد که میبیند مثلا ویدیوای که نشان میدهد متهم از انجا دزدی کرده و حکم صادر میکند و متهم را به جرم دزدی به زندان می اندازد حال اگر قاضی به تمام حرفهای متهم گوش کند این منطقی است؟ در این صورت همه دزد ها میگویند مادزدی نکرده ایم وحکمی بر آنها صادر نمی شود یا اینکه تناقضات در حرفهای متهم را دربیاورد و حکم کند از این مثال میخواستم به این نتیجه برسم اگر شیعیان از کتب اهل سنت مطالبی که بر حقانیت امیرالمومنین علیه السلام است یامطالبی را بر حقانیت شیعه اثبات می کند را بیان میکنند و سخن های بیهوده ای که در ضد امیرالمومنین بیان شده را بیان نمیکنند همین دلیل است چون در بین حرفهای شما تناقضاتی هست که ما به لطف خداوند برای اثبات مذهب حقه تشیع بیرون اورده و برای شما بیان میکنیم.. والبته شما برای بحث و مناظره با یک فرد مسیحی چگونه دلیل می آورید؟ آیا از قرآن دلیل و استدلال می آورید یا اینکه از خود کتب مسیحیت و علمای بزرگ مسیح، مطالبی را بر رد دین و مذهب مسیحیت بیان میکنید؟ و آن اهل سنتی که می گوید اگر فلان مطلب را قبول دارید در کتب ما مطلب را ضد آن گفته ایم، پس آن را هم قبول نکنید! من برای پاسخ همان مثال دزد و قاضی را بیان میکنم و در ادامه می گویم این دیگر تقصیر خود شماست که کتب معتبر و صحیحتان پر از تناقض است، ولی در بیشتر جاها هم بدون تناقض است و آن هم اعلام کردن خلیفه بودن حضرت علی علیه السلام بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، که به علی (ع) فرمودند: وأنت خلیفتی فی کل مؤمن من بعدی. تو پس از من، جانشین من در میان همه مومنان هستی. کتاب السنه إبن أبی عاصم صفحه پانصدو پنجاه ویک. آیا شما مؤمن هستید یا نه؟ آیا شما اهل سنت هستید یا نه؟ این هم حجت است و حجت برایتان تمام شده است و اگر فردا روزی رخت از این دنیا بستید به خداوند احد و واحد نگویید ما نمیدانستیم! آری الآن حجت را بر شما تمام کردم. والله بالله تالله حضرت علی علیه السلام جانشین بر حق رسول خدا(ص) بودند. به اسم جلاله خداوند قسم خوردم واگر من دروغ بگویم خداوند بر من بلا نازل کند و اگر آن کسی که خواند و قبول نکرد خداوند بر او بلا نازل کند.. والسلام علیکم..

سخنی با اهل سنت، شما که میگویید پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله برای خودشان جانشین انتخاب نکردند آیا این به نظر شما منطقی است؟ آیا پیامبر امت خود را بدون جانشین میگذارد؟ شما میگویید باید مشورت میکردند، اولا کجای قران امده در مورد خلافت باید مشورت کرد دوما کاش حرف شمارا خلفای راشدین شما عمل میکردند چرا ابوبکر جانشین انتخاب کرد؟ یعنی ابوبکر خلاف نص صریح قران به قول شما انجام داده است به نظرتون کسی که خلاف نص صریح قران کاری میکند لایق خلیفه رسول الله هست؟ لطفا برید بخوانید که ابوبکر خلیفه بعد از خودش را خود انتخاب کرد یا مشورت کردند؟ بعضی ها به دروغ می ایند و میگویند ابوبکر امد و خلیفه بعدی را معرفی کرد، احسنت به گوینده این حرف چون ابوبکر به فکر جامعه اسلامی بود حداقل امد و خلیفه بعدی را معرفی کرد ولی پیامبر اعظم، خاتم النبیین، اشرف انبیاء حتی کار ابوبکر را هم انجام نداد پس نتیجه میگیریم ابوبکر بالاتر از پیامبر خداست و عجب از کار خداوندم که چرا ابوبکر را پیامبر نکرد!!!!! آری این حرف توهین به ساحت مقدس رسول الله صلی الله علیه واله هست چطور جرئت میکنید به اشرف انبیاء توهین کنید؟ شیعیان بر این عقیده اند که پیامبر هرگز کار بیهوده انجام نمیدهند و امتی را که با تمام تمام وجود به اسلام دعوت کرده را بدون جانشین نمیگذارند والسلام علیکم..

از اینکه میدیدم دست از تلاش و تحقیق بر نمی دارد بیشتر از او خوشم می آمد، دوست داشتم همه مردم چه عزیزان اهل سنت و چه سروران شیعه در امر تحقیق تلاش دو چندان داشته باشند ولی اکثر مردم مشکلات روز مره را دلیل تحقیق نکردنشان اعلام میکردند ولی من سفارشی که به همه عزیزان میکردم فقط این بود که شما حتی به دین به اندازه غذا خوردنتان اهمیت نمی دهید، مگر مشکلات ندارید چرا با وجود مشکلات اگر آنی گرسنه شوید تا شکمتان را پر نکرده دست از تلاش بر نمیدارید! ولی نمیدانید دین و عبادت غذای روح شماست، وضو گرفتنتان باعث آرامش بدن میشود. تو که میخواهی دست و صورتت را بشویی چرا نیت نمیکنی و وضو نمیگیری؟ مگر عبادت کردن فقط نماز خواندن و مسجد رفتن است؟ نه وضو گرفتن حتی برای رسیدن به آرامش البته با نیت رضای خداوند هم عبادت است. اول سلام کردن به خانواده، دوستان، آشنایان خود عبادتی بزرگ است. وقتی همسرت را با عشق و البته رضای خداوند سلام بدهی خود عبادتی عظیم است، دین اسلام دین مهر و عطوفت و مهربانی است پس یاد بگیریم همیشه خلق و خوی خوش را داشته باشیم و البته به دیگران هم سفارش دهیم.. وقتی اول صبح با ذکر و یاد خداوند آغاز شود تا آخر روز نکو میشود و چه عالی تر میشود ذکر اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم هم به ذکر خدا اضافه شود. بعضی افراد هستند که وقتی میشنوند که خداوند ما را آفرید تا عبادت کنیم، بر آشفته میشوند و میگویند مگر ما بیکار هستیم؟! آری اینان حقیقت عبادت را درک نکرده اند و فکر و خیال بیهوده میکنند که عبادت فقط به مسجد رفتن و نماز خواندن است ولی این گونه نیست. وقتی صبح میخواهی سر کار بروی صورت بچه ات را ببوس و این خود عبادتی است عظیم. یا با مادر و پدرت دست بده و اگر شد آنها را ببوس و این عبادتی بزرگ است، اگر خواب بودند برای سلامتیشان صلواتی بفرست که این عبادتی میشود عظیم. اگر خدایی نکرده به رحمت خدا رفته اند برای شادی روحشان صلواتی بفرست که این زندگی ات را پر از نور و دعای پدر مادرت میکند. عبادات خیلی ساده اند وقتی در اتوبوس نشسته ای و پیرمردی را میبینی به احترام سنشان بلند شو و لبخندی را بر لبانشان جاری ساز که خداوند همان روز تو را تا آخر فرخنده میسازد. اگر دیدی زنی یا دختری بد حجاب است و سرت را به زمین دوختی یا روانه آسمان کردی خود عبادتی بزرگ انجام داده ای، آری عبادت ساده است. از همه چیز خسته شدی و به خانه برگشتی وقتی همسرت را دیدی به خاطر خدای مهربانی خستگی ات را فراموش کن و مهربان باش که خود عبادتی بزرگ است، فرزندت را در آغوش بگیر که عبادتی عظیم و طویل است، آری عبادت آسان است. وقتی میخوای در رختخواب آرام بگیری معلوم نیست باز بلند شوی یا نه پس به بزرگی و عظمت خداوند تمام بندگان خطاکارش را ببخش و بخواب که اگر بلند نشدی خداوند هم به راحتی آنچه که تو بخشیدی، تو را آسان ببخشد. آری عبادت آسان است. درست است عبادت فقط مسجد رفتن و نماز خواندن نیست ولی این دلیل نمی شود که نماز نخوانی پس اگر نمازت را نمیخوانی از همین الآن شروع کن که خیر و برکت در عبادت است. عبادت آسان است ولی إبلیس همچنان که از اسمش پیداس برایمان ناامیدی و سختی را از عبادات تفسیر میکند. ولی او یک چیز را نمیداند یا فراموش کرده ما خلیفه الله هستیم، ما باید إبلیس را به زانو در بیاوریم نه بر عکس. پس بیا و از همین الآن هر دو إبلیس را به زانو در بیاور و فقط یک یاعلی مدد بگو و تمام.. ولی از هر چیز بگذریم باید شما عزیزان استاد و راهنمای بنده باشید و از اینکه بر جای بزرگان تکیه زده ام معذرت میخواهم.. چون دوستتان دارم این را میگویم البته دوست داشتن فقط به شناختن نیست همین که میدانم در دور دستها عزیزی مطالب را میخواند دوست داشتنی میشود که اگر شخصی در روزی چهار قل (سوره های مبارکی که با قل شروع شده اند) را بخواند، هیچ شری از جن و انس به او نمیرسد. سوره های مبارکه توحید، ناس، فلق و کافرون را بخوان و اگر شری دیدی هر چه خواستی به من بگو.. التماس دعا و یاعلی مدد..

مثال جالبی زد، گفت: آیت الله جوادی آملی در این دوران استادی اش(سربازی اش) هزاران طلبه ودانش آموز را تربیت کرد و تحویل جامعه داد، چطور رسول اکرم (ص) نتوانسته صحابه خوبی تحویل جامعه بدهد؟! پس شما دارید به پیامبر(ص) توهین میکنید. البته این را بگویم عزیزم، مثال جالب زدن دلیل برحق بودنش نیست، والبته جوابش را خواهم گفت.. چون تو داخل حوزه نبوده ای برایت میگویم، سال اول تحصیلم که شد استادی داشتیم هم خوب درس میداد هم معنویتش عالی بود ولی در پایان پایه اول از جمعیت چهل نفری پانزده نفر کم شدند! یکی را دیدم از همین پانزده نفر با شلوار لی با صورت تیغ زده وموی فشن.. این را گفتم تا برسیم به آیت الله جوادی، بله ایشون برفرض پانصد نفر را تربیت کرده باشند، از هزار نفر بوده از دوهزار نفر بوده نه پانصد نفر.و از اینها بگذریم در مثال مناقشه نیست، و اما بدی شاگرد به پای استاد گذاشته نمیشود که اگر اینطور باشد تمام علمای اسلام چه شیعه و چه سنی بد هستند! ما میگوییم حضرت رسول اعظم (ص) دوازده هزار صحابه جلیل القدر داشتند که حتی در روز محشر شافع امت محمد (ص) هستند یعنی در بهشت برین جای دارند که هیچ، حتی افرادی را هم میتوانند باخود ببرند. یعنی پیامبر اعظم (ص) توانسته 12هزار شاگرد تربیت کند.. و تعریف ما از صحابه کسی است که مومن باشد یعنی ایمان قلبی به وحدانیت خداوند و خاتمیت پیامبر(ص)داشته باشد و با ایمان کامل از دنیا برود. ولی تعاریف شما از صحابه!۱-کسی که پیامبر را دیده باشد(حال میتواند منافق باشد، مشرک باشد، مسیحی باشد، یهودی باشد وغیره) ۲-مسلمانی که پیامبر را دیده باشد چه یک روز یا یک ماه یا یک سال! ۳-مسلمانی که چه پیامبر را دیده باشد ویا ندیده باشد ولی در زمان پیامبر باشد. و چند تعریف دیگر، که در هیچ یک به ایمانشان تاکید نشده یا من ندیده ام. آیا این عقلیست که کسی که پیامبر را دیده باشد بگوییم صحابه است؟ اگر اینگونه باشد ابوجهل هم جزء صحابه است، فلانی و فلانی همینطور. ما توهین وناسزا گفتن نه تنها صحابه پیامبر (ص) بلکه به صحابه تمام پیامبران الهی علیهم السلام را گناه کبیره و غیرقابل بخشش میدانیم، البته با تعریف صحابه خودمون. واما گفته بودی ما اگر بگوییم چند نفر از افراد پیامبر (ص) بد بودند، داریم به پیامبر(ص) توهین میکنیم! اگر پیامبر نتوانست دل سنگ کسی را نرم کند پیامبر چه گناهی دارد؟ اگر این طور باشد حضرت نوح علیه السلام، نعوذبالله پیامبر نبوده است چون در عرض نهصدوپنجاه سال پیامبری اش فقط به تعداد انگشتان دستش انسان را هدایت کرده وحتی پسرش هم به او ایمان نیاورد، یعنی اشکال از حضرت نوح (ع) است؟!! این سخنان را گفتم تا إن شاء الله بدون تعصب قضاوت کردید والبته دیگر به شیعیان تهمت این را نزنید که دشمن صحابه هستند.. جانم فدای صحابه راستین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم....